مامان بزرگ یا من؟
به گزارش شیوا مارکت، شما که یادتون نمیاد اما اگه از مامان بابا یا مامان بزرگ بابا بزرگ هاتون بپرسید اونا براتون شرح میدن

که عکس دریافت در اون دوران چقدر سخت بود ، در این حد که از بین اونهمه فک و فامیل یکی
از اعضای فامیل که وضعشون خوب بود و دوربین داشت و همواره در همه مراسم ها
و مهمونی های خونوادگی همراش بود و به طور اتفاقی از بقیه عکس می گرفت
شاید هنوز هم یه سری از اون عکس های قدیمی خونوادگی شما هنوز به دستتون نرسیده باشه و تو آلبوم اون کسی که دوربین داشت مونده باشه،
این عکس دریافت هم بیشتر در مهمونی ها و مراسم ها اتفاق می افتاد
چون اصولا فامیل ها فقط در اون مراسم لباس های تر و تمیز تنشون بود و مثل یه
دسته گل اماده هر جور عکاسی یهویی بودند ، برخی از عکس هایی هم که با لباس های شلخته و کثیف
با موقعیت های ناجور گرفته می شد ، بستگی به شدت نزدیکی اون کسی که صاحب دوربین بود
با اعضای خانواده داشت، هر چی فامیل تر ، عکس خودمونی تر و لباس های معمولی و مدل موها شلخته تر ،
دیگه دوره عکاسی آتلیه ای با اون همه شوق و ذوق گذشت جایی که باید لباس قشنگ هاتو می پوشیدی
و موهاتو شونه میزدی و مجبور بودی خواهر کوچیکترتو هم تحمل کنی چون بابا دیگه پول نداشت که از هر کدوم عکس جدا بگیره ،
یا آتلیه های سیار که وقتی مشهد می رفتی ، حتما باید همچین عکسی می گرفتی ، عکسی سیاه و سفید
با پیش زمینه حرم امام رضا و اعضای خانواده که اینقد زیاد بودند در کارد جا نمی شدند
موقع عکس دریافت دست های همشون هم روی سینه هاشون بود ، مگه میشه ایرانی باشی و همچین
عکسی رو تاقچه خونه مامانبزرگ بابا بزرگت ندیده باشی؟ این عکس دقیقا سند مشتی شدن اون خونواده بود
مثل خریدن نخودچی کیشمیش ، از واجبات سفر به مشهد بود.
اما حالا دیگه همه چیز با یه کلیک برامون رو به راه میشه از دختره 5 ساله فامیل
تا اون پیرمرد 80 ساله گوشی موبایل داره و می تونه با هاش کلی عکس بگیره
ما الان منتظر اون فامیل صمیمیه نیستیم که بیاد ازمون عکسای شلخته با لباس های
کهنه و لبخنده نو و واقعی بگیره ، ما الان حتی از خودمون هم خجالت می کشیم و با خودمون هم رو دروایستی داریم ، درست نمی گم ؟
کدوم از شماها حاضرید سلفی هایی که می گیرید بدون آرایش باشه و یا با سرو وضع و موها
و لباس های معمولی ؟ کدومتون دوست دارید که کسی به غیر از خودتون این عکس ها رو ببینه یا اینکه چاپش کنید و بذاریدش در آلبومتون تا بقیه بتونند ببینند؟
ما ها داریم تن می دیم به ثبت خاطراتی که خود واقعیمون توش نقشی نداره
یه سری لباس نو و لنز دوربین با کیفیت به علاوه یه لبخند مصنوعی که زیر یه عالمه آرایش
و خود نمایی داره زور میزنه که خودی نشون بده ، بیشتر از اون خنده ها ، سویچ ماشین و مدل و مارک گوشی و لباس هامون دیده میشه.
اون خنده و قهقهه های از ته دلی که آخرش با صدای خوک قطع میشه چرا هیچ وقت
ثبت نمی شه چرا دلمون نمی خواد که نگهش داریم؟ خود واقعی ما مگه چقدر بده که از نشون دادنش به بقیه می ترسیم ؟
حالا خودمونیم گایز ، جدی جدی ما قراره مامان بزرگ بابا بزرگ بشیم ؟
قراره اینهمه عکس مصنوعی و اسنپ چتی رو بریزم روی یه هارد بزرگ و برای نوه هامون
به ارث بذاریم ؟ مطمن باشید اونا اگه عکس ما ها و مامان بزرگ ها بابا بزرگ هامونو با هم مقایسه نمایند
خیال نمی نمایند که ما یعنی مامان بزرگ بابا بزرگ هاشون از یه فضای دیگه اومدن ؟ بخاطر اینهمه بی شباهتی ؟ بخاطر این همه بی حسی ؟
اصلا همه این ها به کنار ، به نظرتون می تونند جنسیت اجدادشون رو تشخیص بدند ؟
شما از یه سری عکسی که با گوش و چش و چال خرگوش گرفته شده ، توقع داری نوت از تو الگو بگیره مثل آدم عکس دریافت رو ؟
یا وقتی از با شخصیت بودن و با ادب بودن حرف میزنی دوست داری بگرده تو آرشیو همون هارد
یه استوری برای 50 سال قبل که خودت گذاشتی رو نشونت بده که داری توی مهمونی با شلوار تیکه پارت به عالم و آدم فحش میدی؟
یه سر به آلبوم بابا بزرگ مامان بزرگ هاتون بزنید ، بابا بزرگ ها به اندازه پهنای صورتشون سیبیل
داشتند و اینقد ابرو هاشون پر بود و با اخم قاطی شده بود بیشتر شبیه یه خط موازی بود
با همون قیافه عمو بزرگتون رو برده بود پارک و کمکش می کرد که تاب بازی کنه،
خب از 10 کیلومتری معلوم بود که داره از صاحب عکس مردونگی و خونواده دوستی می باره
منبع: بدونیمchinaro.ir: چین: سفر به کشور پهناور و باستانی، پکن، شانگهای ،گوانجو و هانگزو