چرا طاعون هنوز بیماریِ ترسناکی است؟

به گزارش شیوا مارکت، امروز، بسیاری از ما فکر می کنیم طاعون محدود به کتاب های تاریخ و نمادی غم انگیز از قرونِ وسطی است؛ یعنی وقتیکه پزشکان نمی دانستند ویروس ها و باکتری ها وجود دارند. اما همین ماه، پزشکان دو نوعِ متفاوت از بیماریِ طاعون را در 3 چینی تشخیص دادند. این رویداد یادآوری می نماید هرچند بیماریِ طاعون به شدتِ گذشته نیست؛ اما چیزی مربوط به گذشته هم نیست. بنابراین، صحبت درباره علل این بیماری، چگونگیِ شیوعِ آن و حتی اینکه این بیماری در کجا آغاز شد، نیز مباحثی مربوط به گذشته نیستند.

چرا طاعون هنوز بیماریِ ترسناکی است؟

اول تمامِ بدنشان درد می گیرد. بعد، یک توده، که گاهی به کوچکی یک نخود و گاهی به بزرگیِ یک سیب است، از پوستشان بیرون می زند. سپس، وقتیکه بیماری تمامِ بدن را گرفت، بیمار خون بالا می آورد؛ و در آخر، بسیاری می میرند. این توصیفِ مرگِ سیاه است که صد ها سال پیش در قرن چهاردهم سراسر اروپا را فرا گرفت و در شیوعی که بدترین شیوعِ بیماری در تاریخ بشری شناخته شده است، به مرگِ 60 درصد از جمعیت این قاره انجامید.

تصویری از طاعون در قرون وسطا در اروپا که توسط جیوانی بوکاچیو ترسیم شده است.

امروز، بسیاری از ما فکر می کنیم طاعون محدود به کتاب های تاریخ و نمادی غم انگیز از قرونِ وسطی است؛ یعنی وقتیکه پزشکان نمی دانستند ویروس ها و باکتری ها وجود دارند. اما همین ماه، پزشکان دو نوعِ متفاوت از بیماریِ طاعون را در 3 چینی تشخیص دادند. این رویداد یادآوری می نماید هرچند بیماریِ طاعون به شدتِ گذشته نیست؛ اما چیزی مربوط به گذشته هم نیست. بنابراین، صحبت درباره علل این بیماری، چگونگیِ شیوعِ آن و حتی اینکه این بیماری در کجا شروع شد، نیز مباحثی مربوط به گذشته نیستند.

بیماریِ طاعون قرن ها زندگی انسان ها را تحتِ تأثیر قرار داده بود، با این حال هنوز بسیاری چیز ها درباره این بیماری ناشناخته مانده است. انسان ها طی 2000 سالِ گذشته سه بار شیوعِ گستردۀ طاعون را تجربه نموده اند که در کل به مرگِ 200 میلیون انسان انجامید. نخستین شیوعِ طاعون به قرن 6 ام و زمانِ حکومتِ جاستینینِ اول، امپراطورِ بیزانتین، باز می گردد. دومین شیوع، که به مرگِ سیاه معروف شد، در قرن چهاردهم - قرون وسطی - اروپا را درنوردید. سومین شیوع به قرن نوزدهم در چین باز می گردد که از این کشور شروع شد و تا کشور های دیگرِ آسیایی و سپس آمریکا گسترش یافت.

در قرون وسطی، بسیاری تصور می کردند این بیماری را خدا برای مجازاتِ گناهکاران فرستاده است. تا قرنِ 20 ام دانشمندان دیگر مطمئن بودند که هر سه شیوعِ بیماری ناشی از نوعی باکتری به نام یِرسینیا پِستیس بوده است که در پستانداران و کَک ها پیدا می گردد. آن ها می دانستند که انواعی از یِرسینیا پستیس وجود دارد که رایج ترین آن ها - طاعونِ ریونی و خیارکی - زخم های بزرگ ایجاد می نمایند.

بدترین سال تاریخ، چه سالی بود؟

تصاویر/ اشتباهات غیرقابل جبران در تاریخ

علم چهره جنگ را تغییر می دهد

اما در دهه های 1970 و 1980، زیست شناسان و مورخان به این نکته اشاره کردند که شیوعِ دوم تفاوتِ چشمگیری با شیوعِ سوم داشته است: در شیوع دوم تعداد بیشتری جانِ خود را از دست دادند. مورخ، ویسنتون بلک، که مشغول نوشتن کتابی درباره نظریه های مربوط به طاعون است، می گوید این نکته باعث شد مردم فکر نمایند عاملِ دیگری موجبِ مرگ سیاه بوده است.

چرا در شیوعِ دوم تعداد بیشتری جان باختند؟

بلک می گوید: به این افراد انکار نمایندگانِ طاعون گفته می گردد، زیرا این افراد منکر این هستند که مرگِ سیاه به دلیلِ طاعونِ خیارکی اتفاق افتاده است. آن ها معتقدند مرگِ سیاه، ناشی از سیاه زخم یا چیزی شبیه ایبولای اولیه بوده است. شروع دهۀ 2000 که دانشمندان توانستند دی ان ای قدیمی را از اسکلت های قرونِ وسطی استخراج نمایند، نقطه عطفی در تشخیص علتِ مرگِ سیاه بود. وقتی دانشمندان استخوان های قربانیانِ طاعون را تجزیه و تحلیل کردند، در آن ها باکتریِ پستیس یرسینیا یافتند. اما این اکتشاف به سؤال دیگری انجامید: اگر هر دو بیماری به لحاظِ ژنتیکی یکسان بودند، چرا در شیوعِ دوم تعداد بیشتری جان باختند؟

در گذشته مواردی از قبیلِ رعایت نکردنِ بهداشت یا زندگیِ متراکمِ مردم در دوران قرونِ وسطی دلیلی برای مرگ و میر شناسایی می شد. اما بلَک می گوید این دلایل نمی تواند مرگ و میر بالا را به خوبی شرح دهد؛ زیرا دیگران هم در شرایطی به همین اندازه بد زندگی می کردند، اما طاعونِ سریع و مرگبار را تجربه نکردند. سؤالات و سوء تفاهم های دیگری نیز درباره مرگِ سیاه وجود دارد.

بلَک می گوید، اگرچه حلقۀ قرمز اطرافِ چشم نشانه ای بود که برای شناساییِ فردِ مبتلا به طاعون استفاده می شد، اما ده ها سال بعد معین شد که این نظریه درباره طاعون درست نبوده است. بلَک می گوید اینکه می گویند دکتر ها در زمانِ مرگِ سیاه ماسکِ منقار روی صورتشان می گذاشتند - تا احتمالاً خود را در مقابلِ طاعون محافظت نمایند - نیز نظریه ای اشتباه است؛ زیرا این ماسک صد ها سال بعد از دومین شیوعِ طاعون هنوز اختراع نشده بود.

نقشه دنیا که تصور می گردد کاشفِ چینی ژنگ هی آن را ترسیم نموده است.

در حدودِ یک دهه پیش، بعضی دانشمندان استدلال کردند طاعون احتمالاً بیش از 2600 سال پیش در شرقِ آسیا شیوع پیدا نموده است. آن ها معتقدند که دومین شیوع از چین شروع شده و سپس به وسیلهِ جاده ابریشم - جاده ای باستانی که چین را به اروپا وصل می کرد - وارد اروپا شده است. آن ها همچنین این نظریه را مطرح کردند که این بیماری احتمالاً توسطِ ژِنگ هی، یک کاشفِ چینی که در قرنِ پانزدهم به سراسرِ دنیا سفر می کرد و با دنیاگردِ ایتالیایی مارکوپولو مقایسه شده، به آفریقا وارد شده است. اما دانشمندان از آن موقع با مطالعه دی ان ای های باستانی به شواهدی دست یافته اند مبنی بر اینکه طاعون سال ها پیش از این وجود داشته است. یکی از نظریه ها می گوید طاعون 5000 سال پیش در اروپا وجود داشته است. بلک می گوید، این نظریه که مرگِ سیاه در چین شروع شده بسیار نامحتمل است.

شواهدِ دی ان ای که از استخوان های قربانیانِ طاعون در قرون وسطی به دست آمده و همینطور تحلیل ژنتیکیِ باکتریِ طاعون، نشان می دهد که شیوعِ این بیماری احتمالاً از آسیای میانه بوده و سپس از شرق وارد چین و از غرب و به وسیله راه های تجاری وارد اروپا شده است. بلَک می گوید، حتی اگر شیوعِ طاعون از چین بوده باشد، باز هم این نظریه که طاعون توسطِ ژنگ هی وارد آفریقا شده است، امکان پذیر نیست. اگر کشتیِ حاملِ ژنگ هی موش های آلوده به باکتریِ طاعون را با خود حمل می کرد، تمامِ خدمه کشتی او باید پیش از رسیدن به آفریقا جانِ خود را از دست داده بودند.

اما در خصوصِ شیوعِ سوم سؤالات کمتری وجود دارد. این بار دانشمندان مطمئنند که شیوع سوم در قرن نوزدهم و در جایی که اکنون استانِ یونانِ چین است، شروع شده است. طاعونِ خیارکی در این منطقه شروع و سپس وارد هنگ کنگ شد و از آنجا بریتانیایی های ساکن هنگ کنگ را آلوده کرد و به وسیلهِ راه های تجاری به بخش های دیگری از آسیا و ایالات متحده منتقل شد.

شیوع طاعون در چینِ مدرن

جک گِرِترِکس، که در دانشگاهِ هنگ کنگ در خصوصِ تاریخ طاعون در هنگ کنگ مطالعه می نماید، درباره شیوع سوم این بیماری می گوید: نمی توان انکار کرد که چین راه انتقالِ بیماری بوده است. این شیوع، سومین شیوعِ دنیای طاعون بود. اما شیوعِ دیگری آینده چین را شکل داد. در دهه 1910 شیوع دیگرِ این بیماری در منچوری در شمالِ شرقِ چین شروع شد. هزاران نفر در اثر شیوعِ وبای ریوی کشته شدند. ماریان گراس، که در خصوصِ سلامت عمومی در چین مطالعه می نماید و استادِ دانشگاهِ اوکلاهاماست، می گوید: در آن موقع بخش هایی از چین توسطِ نیرو های خارجی اشغال شده بود. هم روس ها و هم ژاپنی ها مدعی بودند که می توانند شیوعِ طاعون در منچوری را بهتر از خودِ چین مدیریت نمایند؛ که این مسئله به چین نشان داد بیماری می تواند تبدیل به یک فاجعه امنیتی گردد و مداخلۀ استعمارگران را قانونی سازد.

مأموران رسیدگی به طاعون در خیابان های هنگ کنگ در سال 1890.

گراس می گوید: وقتیکه بنیان گذارِ چین، مائو زِدونگ، در سال 1949 به قدرت رسید، کنترلِ بیماری ها را رأسِ امور قرار داد. چند دلیل برای این کار وجود داشت، اما یکی از دلایل این بود که نشان دهد چین از عهده مسائل خود برمی آید و نیازی به یاری های خارجی ندارد. بنابراین، مائو چند اقدام را در الویت قرار داد. یکی از معروفترین و غیرمعمول ترین پیشنهادات کمپینِ چهار آفت بود که بر اساسِ آن مائو دستور داد تمامِ موش ها، پرندگان، پشه ها و پرستو ها معدوم شوند. موش ها برای کنترلِ یک بیماری به نامِ تبِ حلزون کشته می شدند. این بیماری گاهی معادلِ طاعون گرفته شده است، اما با آن فرق دارد. کمپینِ چهار آفت باعث شد میلیون ها حیوان سلاخی شوند و اکولوژی این کشور مختل شده و منجر به قطحیِ گسترده ای گردد که میلیون ها انسان بابتِ آن جانِ خود را از دست دادند.

نهایتاً چین توانست بهداشتِ عمومی را در سراسر کشور بهبود ببخشد. اما، طاعون، که در مرکزِ این کمپینِ سلامتی نبود، گاهی سرِ زشتش را بیرون می آورد. استانِ یونان بین سال های 1986 تا 2005 یکبار دیگر شاهدِ شیوعِ طاعون بود و یک مورد دیگر در سال 2016 گزارش داده شد.

چرا طاعون برای ما جذاب است؟

قرن هاست از مرگِ سیاه گذشته است، اما به نظر می رسد مردم در خصوصِ هیچ بیماری دیگری به اندازه طاعون مبهوت نبوده اند. این روز ها طاعون خطری بزرگ برای سلامتی مردم دنیا محسوب نمی گردد. در سال 2017 در حدود 219 میلیون نفر مالاریا گرفتند و 435000 نفر از این بیماری جان خود را از دست دادند. این درحالیست که گزارش بهداشت دنیای نشان می دهد بین سال های 2010 تا 2015، در حدودِ 584 نفر از بیماریِ طاعون در سراسر دنیا مردند. اگر طاعون درمان نگردد می تواند بیماریِ خطرناکی باشد، اما بیماران با مصرفِ آنتی بیوتیک به سرعت درمان می شوند. مشاهده مواردِ اخیرِ طاعون در چین با واکنشِ مرکزِ پیشگیری و کنترلِ بیماری ها در این کشور همراه بود که خاطرنشان کرد خطر شیوع وجود ندارد.

کارکنان آزمایشگاهی در استان سیوچوآن چین برای معاینه طاعون لباس مخصوص می پوشند.

اما حتی اگر این بیماری برای بسیاری از کشور ها خطر بزرگی محسوب نگردد، هنوز دانشمندان و مورخانی که دربارهِ علل مرگِ سیاه تحقیق می نمایند، نسبت به آن علاقه مندی نشان می دهند. گریترکس از دانشگاه هنگ کنگ می گوید، طاعون هنوز تاریخ را تسخیر نموده است. شما درباره طاعون می شنوید و بعد به سرعت درباره مرگِ سیاه که اروپا را درنوردید فکر می کنید.

بلَک می گوید، شیفتگی درباره مرگِ سیاه از حافظهِ تاریخیِ قوی در خاورمیانه و اروپا، مناطقی که قرن هاست درباره این بیماری نوشته می گردد، ناشی می گردداین درحالیست که بیماری هایی مانند مالاریا و ایبولا باید نگرانی های بیشتری را به خود جلب نمایند. بلک می گوید: این [طاعون]در مرکزِ هویتِ غربی ماست. بخشی از گذشته ماست؛ که باعث می گردد بیماری ای مانند مالاریا، که در یک قرن گذشته بسیار ویرانگرتر از طاعون بوده است، موردِ علاقه ما نباشد.

منبع: CNN

مترجم خبرنگاران: عاطفه رضوان نیا

baham1.ir: مجله باهام: با هم سفر کنیم

منبع: فرادید
انتشار: 4 آذر 1400 بروزرسانی: 4 آذر 1400 گردآورنده: shivamarket.ir شناسه مطلب: 13803

به "چرا طاعون هنوز بیماریِ ترسناکی است؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا طاعون هنوز بیماریِ ترسناکی است؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید