روانشناسی ایجاد انگیزه

به گزارش شیوا مارکت، به طور کلی، انگیزه به عاملی اشاره دارد که به موجب آن افراد بعضی رفتارهای هدفمند را آغاز نموده، به آن ها جهت داده و نسبت به انجام رفتارهای مذکور تعهد پیدا می نمایند. به بیان ساده تر، انگیزه همان چیزی است که انسان را به نوشیدن آب برای برطرف تشنگی، خواندن کتاب برای افزایش دانش و … تشویق می نماید. در این مقاله قصد داریم تا با جزئیات بیشتری مفهوم انگیزه را تشریح نموده، عوامل مختلف تأثیرگذار در بهبود انگیزه افراد را از دیدگاه روانشناسی ایجاد انگیزه مورد آنالیز قرار داده و تئوری های مختلف آن را بیان کنیم. همچنین جنبه های مختلف انگیزش افراد، بر اساس خصوصیات درونی آن ها را تشریح نموده و در نهایت 5 استراتژی کاربردی به منظور حفظ انگیزه افراد در کسب و کار را معرفی خواهیم کرد.

روانشناسی ایجاد انگیزه

انگیزه

انگیزه عبارت است از نیروهای بیولوژیکی، عاطفی، اجتماعی و شناختی که منجر به بروز رفتارهای مختلف از جانب افراد می شود. در کاربردهای روزمره، اصطلاح انگیزه اغلب برای توصیف دلایل مربوط به انجام دادن کاری توسط افراد استفاده می شود. به عنوان مثال، ممکن است بگوییم دانش آموزی برای ورود به رشته روانشناسی بالینی چنان انگیزه دارد که تمام شب را به مطالعه می گذراند.

اصطلاح انگیزه به عواملی اشاره دارد که موجب بروز رفتارهایی هدفمند، جهت گیری رفتارها و ثبات در آن ها از جانب افراد می شود. در حقیقت، انگیزه ها چرایی رفتارهای افراد بوده و احتیاجها و خواسته های آنان را شامل می شود که باعث بروز رفتار شده و آنچه را که افراد انجام می دهند، شرح می دهد. از سوی دیگر، انگیزه چیزی قابل مشاهده و ملموس نیست، بلکه نشانه های وجود آن در رفتار افراد قابل استنباط است.

اما آیا می دانید پشت انگیزه های مربوط به دلایل رفتارهای مختلف افراد، چه چیزی نهفته است؟ از دیدگاه روانشناسی ایجاد انگیزه، تئوری های مختلفی برای انگیزه رفتارهای انسان وجود دارد که از آن جمله می توان تئوری غرایز، تئوری احتیاجها و تئوری سطح برانگیختگی را نام برد. واقعیت این است که نیروهای مختلف زیادی وجود دارند که منجر به ایجاد انگیزه در افراد و بروز رفتارهای هدفمند از جانب آنان می شوند. در ادامه هر یک از تئوری های مذکور را آنالیز خواهیم کرد.

فاکتورهای تأثیرگذار در ایجاد انگیزه

همان طور که می دانید، برای رسیدن به هدف و دستیابی به پیروزیت، صرف داشتن میل به تحقق آن کافی نیست. در حقیقت، رسیدن به اهداف مورد نظر مستلزم استمرار در انجام کارهای مورد احتیاج و استقامتی است که علی رغم روبروه با مسائل، همچنان برای پیروزیت کوشش نموده و از موانع عبور کنید. بنابراین می توان گفت که سه فاکتور تأثیرگذار برای ایجاد انگیزه در افراد وجود دارد:

  • اقدام: اقدام برای انجام کار، یکی از عواملی است که در ایجاد انگیزه تأثیرگذار خواهد بود. برای مثال، می توان به ثبت نام در کلاس روانشناسی اشاره نمود.
  • استمرار: پایداری عبارت است از کوشش مداوم برای دستیابی به اهداف مورد نظر، به طوری که از تمامی موانع عبور نموده و به پیروزیت برسید. برای مثال، می توان استمرار شرکت در کلاس ها و دوره های مختلف روانشناسی جهت اخذ مدرک معتبر را نام برد. گرچه این موضوع به سرمایه گذاری قابل توجهی از لحاظ زمان، انرژی و منابع احتیاج دارد.
  • استقامت: از جمله دیگر فاکتورهای ایجاد انگیزه استقامت و کوشش برای انجام کارهای همسو با هدف مورد نظر است. در حقیقت، استقامت عبارت است از نیرویی که یک فرد برای پیروزیت در جهت دستیابی به هدفش، صرف انجام امور مربوطه می نماید. به عنوان مثال، می توان به دانشجویی اشاره نمود که برای پیروزیت در رشته تحصیلی خود سخت کوشش می نماید، به طور مرتب درس می خواند، در بحث های کلاسی شرکت می نماید و از فرصت های تحقیقی خارج از کلاس استفاده می نماید. در واقع، این دانشجو اهداف آموزشی خود را با شدت بیشتری دنبال می نماید.

تئوری های انگیزشی افراد از دیدگاه روانشناسی ایجاد انگیزه

به طور کلی، بسته به ویژگی های شخصیتی افراد، موارد متعددی می توانند موجب ایجاد انگیزه در آنان برای انجام کاری شوند. هر یک از این موارد تحت عنوان تئوری های انگیزشی شناخته شده و در چند دسته بندی کلی جای می گیرند. در ادامه، هر یک از آن ها را تشریح می کنیم.

1. غرایز

تئوری غرایز در رابطه با ایجاد انگیزه در افراد به بیان این موضوع می پردازد که بعضی رفتارهای انسان تحت تأثیر غرایز وی که الگوهای ثابت و ذاتی رفتار او هستند، بروز می نمایند. روانشناسان از جمله ویلیام جیمز، زیگموند فروید و ویلیام مک داگال بعضی غرایز پایه ای انسانی را بیان نموده اند که باعث بروز رفتار می شوند. برای مثال، غرایز بیولوژیکی برای بقای ارگانیسم را می توان نام برد. مانند ترس، کوشش برای پاکیزگی و عشق که از جمله اساسی ترین رفتارهایی هستند که به موجب ایجاد انگیزه در انسان بروز می نمایند.

2. احتیاجها و تمایلات

بسیاری از رفتارهای انسان مانند غذا خوردن، نوشیدن و خواب از جمله احتیاجهای بیولوژیکی هستند که موجب ایجاد انگیزه در آنان می شوند. در حقیقت، افراد مختلف یکسری احتیاجهای بیولوژیکی به غذا، آب و خواب دارند و همین موضوع موجب ایجاد انگیزه در آنان برای غذا خوردن، نوشیدن و خوابیدن می شود. به عبارت دیگر، تئوری احتیاجها به این موضوع اشاره دارد که افراد احتیاجهای اساسی بیولوژیکی دارند و رفتارهای آنان هم به دلیل ضرورت تحقق این احتیاجها ایجاد می شوند.

3. سطح برانگیختگی

از جمله دیگر تئوری های مطرح در زمینه بروز رفتارهای ناشی از ایجاد انگیزه در افراد مختلف، سطح برانگیختگی آنان است. به عبارت بهتر، تئوری برانگیختگی انگیزه بیانگر این است که سطح انگیزه افراد برای انجام رفتارهای مختلف با سطح برانگیختگی آن ها ارتباط مستقیمی دارد. به همین دلیل هم هر یک از افراد نسبت به احتیاجهایی که سطح برانگیختگی کمتری در آنان ایجاد می نمایند، فعالیت های کم تحرک و آرامش بخشی مانند خواندن کتاب را دنبال می نمایند. در حالی که افراد دارای احتیاجهای با سطح برانگیختگی بالا، معمولاً به دنبال فعالیت های پرتحرک و هیجان انگیزتری هستند تا به نوعی متناسب با انگیزه بالای آنان باشد. برای مثال، این گروه از افراد به انجام فعالیت هایی مانند شرکت در مسابقات موتورسواری علاقه مند هستند.

انواع انگیزش

انواع مختلف انگیزش در افراد، غالباً به صورت درونی و بیرونی توصیف می شوند. انگیزه های بیرونی مواردی هستند که از محیط پیرامون فرد به وجود آمده و عواملی بیرونی که توسط سایرین انجام می شود، موجب ایجاد انگیزه درونی در افراد می شود. برای مثال، عوامل بیرونی انگیزش می توانند شامل پاداش هایی مانند ارتقاء شغلی، درآمد بیشتر، موقعیت اجتماعی یا تأیید از جانب سایرین باشند.

اما انگیزه های درونی مواردی هستند که در درون فرد ایجاد می شوند. در این مورد معمولاً افراد برای برطرف احتیاجهای خود احتیاج به انگیزش درونی دارند. به طور معمول، بسیاری از عادت ها و کارهایی که در اوقات فراغت انجام می شوند، بر اساس انگیزه درونی هستند. برای مثال، حل یک معما، تماشای تلویزیون، بازی و … همگی کارهایی هستند که برای رضایت شخصی صورت گرفته و به دلیل اجبار یا الزام برای انجام آن ها پیگیری نمی شوند.

5 تکنیک روانشناسی برای ایجاد انگیزه

1. استفاده دقیق از عوامل تشویق نماینده

تصور کنید که فردی از اطرافیانتان از انجام کاری لذت می برد؛ آیا می توان استدلال کرد که پاداش و تشویق او در این زمینه منجر به تکرار چنین کاری از جانب او شود؟ پاسخ به این سؤال خیر است! در حقیقت، محققان دریافته اند که کوشش برای ایجاد انگیزه بیشتر در خصوص کارهایی که خود فرد به صورت درونی نسبت به انجام آن ها تمایل دارد، در بیشتر موارد نتیجه عکس داشته و منجر به کاهش انگیزه وی می شود.

بنابراین به خاطر داشته باشید که انگیزه درونی از درون فرد به وجود می آید و احتیاج به محرک های بیرونی ندارد. به عبارت دیگر، در چنین مواردی انجام کار صرفاً به دلیل رضایت شخصی بوده و همین موضوع نیز خود به منزله پاداشی برای فرد است. برای مثال، پاداش دادن به بچه ها به خاطر انجام کارهایی که خودشان از آن ها لذت می برند، مانند بازی با یک اسباب بازی خاص، انگیزه آن ها برای تکرار رفتار مورد نظر را در آینده کاهش می دهد. روانشناسان از این پدیده به عنوان اثر توجیه افراطی یاد می نمایند.

با توجه به آنچه که بیان شد، احتیاج است تا در پاداش دادن به افراد به منظور ایجاد انگیزه در آنان محتاطانه رفتار کنید. به بیان دیگر، تشویق افراد معمولاً به منظور افزایش انگیزه آنان، جهت انجام کارها یا رفتارهایی تأثیرگذار است که بدون تشویق و انگیزش های بیرونی، آن ها را تکرار نمی نمایند؛ اما وابستگی بیش از حد به چنین پاداش هایی ممکن است در بعضی موارد منجر به کاهش انگیزه نیز شود. بنابراین برای تشویق اطرافیان و ایجاد انگیزه در آنان نکات زیر را مد نظر قرار دهید:

  • از پاداش های بیرونی کمتر بهره ببرید.
  • پاداش های بیرونی تنها زمانی تأثیرگذار هستند که فرد مورد نظر هیچ گونه انگیزش درونی نسبت به انجام کار یا رفتار مربوطه نداشته باشد.
  • از پاداش های بیرونی در مراحل ابتدایی انگیزش بهره ببرید و به تدریج با مشاهده علاقمند شدن فرد نسبت به رفتار یا کار مورد نظر، پاداش های بیرونی را کاهش دهید.

2. به چالش کشیدن خود

روبروه با چه کارهایی منجر به افزایش انگیزه شما می شود؟ آیا نسبت به انجام کارهایی ساده که چندین بار تکرارشان نموده اید، تمایل بیشتری دارید یا برای کارهای جالب تر، هیجان انگیز و چالشی که احتیاج به یادگیری چیزهای جدید دارند، انگیزه بیشتری دارید؟ به طور کلی، می توان گفت که به منظور افزایش انگیزه خود یا اطرافیان برای انجام کارهای مد نظر می توانید یکسری چالش هایی برای خود یا افراد دیگر تعریف کنید. برای مثال، اگر قصد دارید تا زودتر از خواب بیدار شوید، جدا شدن از همان کارهای روتین گذشته و روبروه با چالش های جدید در زندگی می توانند روشی مؤثر برای حفظ جرقه های انگیزشی شما باشند.

به همین دلیل، برای به چالش کشیدن خودتان می توانید مواردی همچون ثبت نام در یک کلاس ورزشی، مدیریت زمان، کوشش بیشتر برای بهبود کیفیت کار و … را امتحان کنید. در حقیقت، صرف نظر از هدفی که دارید، تعریف چالش های جدید در میان برنامه های روتین روزانه می تواند در بهبود مهارت های شخصی، افزایش انگیزه و نزدیک شدنتان به پیروزیت یاری نماینده باشند.

بیشتر بخوانید: 29 روش موثر در ایجاد انگیزه برای ورزش کردن

3. تجسم نکردن پیروزیت!

یکی از متداول ترین نکات روانشناسی ایجاد انگیزه تجسم پیروزیت است. حال آن که تحقیقات نشان می دهند که این امر می تواند نتیجه ای عکس داشته باشد! به عبارت دیگر، در این روش افراد غالباً اهداف خود را محقق شده و دست یافتنی تجسم می نمایند و این در حالی است که از تجسم کوشش لازم برای رسیدن به هدف مورد نظر غافل می شوند. در چنین شرایطی، با تصور اینکه به هدف خود رسیده اند، مقدار انرژی و همچنین انگیزه آنان برای انجام وظایف مورد نظر جهت تحقق اهدافشان کاهش می یابد.

به علاوه، تحقیقات صورت گرفته در این زمینه نشان داده اند که تصورات ایده آل افراد در خصوص آینده و اهدافشان معمولاً دستاوردهای ضعیف تری نسبت به پتانسیل واقعی آنان را شامل می شود. از سوی دیگر، همان طور که پیش تر اشاره شد، ذهن انسان به تصورات و افکار وی واکنش نشان می دهد؛ بنابراین تجسم دستاوردهای ضعیف ممکن است نتیجه ای منفی بر پتانسیل درونی و انگیزه فرد داشته باشد که برای برطرف این مشکل احتیاج است تا نکات زیر را مد نظر قرار دهید:

  • به جای اینکه خود را پیروز تصور کنید، تمام مراحل مورد احتیاج برای رسیدن به آن پیروزیت را متصور شوید.
  • چالش های احتمالی پیش رو را پیش بینی کنید؛ در حقیقت، آگاهی از مسائلی که ممکن است با آن ها روبرو شوید، می تواند فرایند روبروه با آن ها و برطرف موانع مربوطه را تسهیل کند.
  • استراتژی های کاربردی برای غلبه بر چالش های احتمالی را پیش بینی کنید؛ به عبارت دیگر، برنامه ریزی برای آینده می تواند شما را برای غلبه بر مسائلی که ممکن است با آن ها روبه رو شوید، آماده کند.

بیشتر بخوانید: تفاوت انگیزه با هدف در چیست؟

4. شرکت دادن همه افراد در کارهای گروهی

به طور کلی، افراد در خصوص کارهایی انگیزه بیشتری دارند که احساس کنترل و مسئولیت بیشتری روی آن ها داشته باشند. بنابراین در کارهای تیمی بهتر است برای افزایش انگیزه و مسئولیت پذیری افراد، احساس کنترل مستقیم بر فرایند انجام کارها را به هر یک از اعضای گروه بدهید. در واقع، یکی از دلایلی که کارکنان معمولاً تمایلی به کارهای گروهی ندارند، عدم برخورداری از احساس کنترل و مشارکت مستقیم در نتایج کارهاست. اما برای برطرف این مشکل توجه داشته باشید که در کارهای گروهی نکات زیر را رعایت کنید:

  • اگر مشغول انجام کاری تیمی هستید یا به عنوان سرپرست تیم سعی در ایجاد انگیزه در میان اعضای گروه دارید، احتیاج است تا روشی برای مدیریت تیم به کار بگیرید تا هر یک از اعضا احساس کنترل، تأثیرگذاری و برخورداری از مسئولیت مستقیم در فرایند انجام کار و نتیجه آن داشته باشند.
  • به اعضای تیم یاری کنید تا به طور مستقیم در نحوه ارائه ایده ها و بکارگیری آن ها در فرایند انجام کار، نقش داشته باشند.
  • به اعضای گروه اجازه دهید تا اهداف مورد نظر خود را برای پیگیری در گروه معین نمایند.

بیشتر بدانید: 25 راه چاره موثر در مدیریت کار گروهی

5. توجه کردن به فرایند کار، به جای تمرکز روی نتیجه!

تصور اینکه نتایج به دست آمده فارغ از فرایند انجام کارهای مورد احتیاج، ثابت و غیرقابل تغییر است، می تواند انگیزه افراد را به طور جدی تحت تأثیر قرار دهد. Carol Dweck، روانشناس فعال در این زمینه، در تحقیقات خود در خصوص ذهنیت های مختلف افراد دریافته است که تمجید از بچه ها به خاطر صفات غیرارادی و ذاتی آنان مانند باهوش بودن یا جذاب بودن، می تواند انگیزه و کوشش آنان برای پیروزیت را در آینده کاهش دهد.

به عبارت بهتر، به اعتقاد وی، این نوع تمجید باعث می شود تا ذهنیت ثابتی در افراد، مبنی بر اینکه یکسری ویژگی ها به صورت ذاتی در وجود انسان نهادینه شده و غیرقابل تغییر یا بهبود هستند، شکل بگیرد. در حقیقت، افراد دارای این طرز فکر معتقد هستند که خصوصیات شخصی هر انسانی ذاتی و تغییرناپذیر هستند. به طوری که یک فرد ممکن است با ویژگی هایی ذاتی مانند باهوش، کم هوش، زیبا، زشت، ورزشکار، غیر ورزشکار و غیره به جهان آمده باشد، به طوری که این ویژگی ها در او غیرقابل تغییر بوده و نمی توان آن ها را بهبود داد. به هر حال، برای تغییر ذهنیت ثابت در افراد مختلف، می توان نکاتی همچون موارد زیر را مد نظر قرار داد:

  • در ابتدا باید توجه کنید که به جای تشویق بچه ها و سایر افراد به دلیل ویژگی های ذاتی شان، آن ها را به خاطر کوشششان برای انجام کارها (فارغ از نتیجه به دست آمده) تشویق کنید.
  • به جای تمرکز روی نتیجه کارتان (پیروزیت یا عدم پیروزیت) سعی کنید تا روی فرایند انجام کارهای مورد احتیاج جهت دستیابی به اهداف مورد نظر متمرکز شوید.
  • از تجربیات خود درس بگیرید و به خاطر داشته باشید که فرایند انجام کارها نیز به اندازه هدف مورد نظر مهم است.
  • با ارزیابی کارهای صورت گرفته برای رسیدن به اهدافتان، می توانید اقدامات مؤثر در این مورد را معین کنید. در این صورت امکان تنظیم برنامه ای با کارایی بهتر را خواهید داشت و بدین ترتیب به نتایج بهتری می رسید.

سخن آخر

درک ابعاد مختلف روانشناسی ایجاد انگیزه در افراد مختلف و در بسیاری از زمینه های زندگی آنان از کودکی تا محل کار حائز اهمیت است. بسیاری از افراد در صندلی مدیر یک سازمان، ممکن است اهدافی برای کسب و کار خود در نظر گرفته و از این روی قصد داشته باشند تا با مد نظر قرار دادن سیستم های پاداش مناسب برای کارکنان خود، زمینه های ایجاد انگیزه در آنان را فراهم نمایند. از سوی دیگر، خود فرد نیز برای افزایش و حفظ انگیزه خود احتیاج به آگاهی از منابع انگیزش درونی، بیرونی و استراتژی مفید در این زمینه دارد. بنابراین با بکارگیری هر یک از نکات و استراتژی های مطرح شده در این مقاله، می توانید زمینه ایجاد انگیزه در اعضای تیم را فراهم نموده و همچنین به افزایش انگیزه جهت انجام کارهای شخصی خود یاری کنید. در این راستا خواندن مقاله تکنیک هایی برای کارفرمایان جهت افزایش انگیزه در محیط کار را به شما پیشنهاد می کنیم.

اگر شما نیز نکاتی کاربردی در زمینه استراتژی های ایجاد انگیزه در افراد مد نظر دارید، آن را با ما و کاربران انگیزه در میان بگذارید.

کشتی کروز: کشتی کروز: سفری لوکس و در عین حال مقرون به صرفه به اقیانوس ها

منبع: مجله انگیزه
انتشار: 9 آبان 1400 بروزرسانی: 9 آبان 1400 گردآورنده: shivamarket.ir شناسه مطلب: 23495

به "روانشناسی ایجاد انگیزه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "روانشناسی ایجاد انگیزه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید