مدیریت پسماند به سبک ماقبل تاریخ
به گزارش شیوا مارکت، مساله زباله محدود به مازندران و چهاردانگه و اعتراض و تجمع آنها نیست، این فقط بهانه ای بود برای انبوهی از مسائل ایجاد شده در حوزه مدیریت پسماند که اطلاع از آن کار سختی هم نیست.
به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرنگاران، تفکیک زباله را شاید بتوان به عنوان شاه کلید و کلیدواژه اصلی مواجهه با مساله مدیریت پسماند نام برد. تفکیک زباله های تر از خشک متاسفانه در ایران بیش از آنکه امری عملیاتی باشد، امری فراقتصادیته و شعاری است؛ هم در فرهنگ سازی و تبلیغ و هم در اجرا و تقید نسبت به آن. برای مثال کمی برنامه های تلویزیونی (تلویزیون به مثابه رسانه ملی دارای اثرگذاری حداکثری) را در ذهن تان مرور کنید. همه تبلیغ های موسسات کنکوری و دوغ و سس و رب و... را فراموش کنید یا حداقل سعی کنید مرور نکنید، آیا چیزی در آموزش تفکیک زباله به ذهن تان می رسد جز برنامه دستپخت و مساله تفکیک زباله شرکت نمایندگان (آن هم با شرط امتیاز و...) چیز دیگری دیده یا شنیده اید؟ احتمالا خیر! این را هم بنویسم که مرحله تفکیک فرسخ ها جلوتر از مرحله فرهنگ سازی در ارتباط با این است که زباله ها را داخل سطل زباله بریزیم و از شیشه اتومبیل در جاده ها پرت نکنیم و در جوی و رود و کوه و کویر نریزیم، پس صحبت از مرحله های قبلی را فعلا فراموش کنید، هرچند لازم باشد. چرا از مساله زباله ها و انباشت و مدیریت آن حرف می زنیم؟ کافی است تلفن همراه خود را بردارید و نام چهاردانگه ساری را جست وجو کنید. کافی است موضوع بوی بد موجود در اطراف فرودگاه بین المللی امام خمینی(ره) را جست وجو کنید، اسم آرادکوه را بنویسید و درمورد معضل زباله در استان های ایران مطالبی را از چشم بگذرانید. آن وقت متوجه می شوید مساله زباله در ایران و چگونگی مدیریت و مواجهه با آن قدمتی طولانی تر از آن چیزی دارد که فکرش را کنید.
اروپا، ایران، مازندران!
چند وقت پیش مطلبی می خواندم از درآمدهای هنگفت کشورهای اروپایی و آمریکایی با صادرات زباله در شکل ها و انواع گوناگون. از همان چند وقت پیش کمتر روزی بود که خبری از معضل مدیریت و کنترل زباله در کشور نخوانده باشم، از صحبت های عجیب عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست که گفت: هیچ رودخانه ای در شمال کشور حتی سفیدرود نداریم که موجود زنده داشته باشد، زیرا پسماندهای زباله ها شیرابه هایی را وارد رودخانه ها نموده که موجود زنده را از بین برده است. تا تجمع مردم چهاردانگه شهر ساری مرکز مازندران که به انباشت نامناسب و خطرناک زباله طی سالیان متمادی در این منطقه و مسائل و مصائب جدی که برای آنها ایجاد نموده بود، اعتراض داشتند و کفن پوش با شعار و تجمع این اعتراض را رسانه ای کردند. از اینجا، از تهران و مازندران تا اروپا در مدیریت زباله هم فاصله زیادی است؛ فاصله ای که برای کم شدن و بهبود وضعیت آن راه سختی پیش رو نداریم، البته اگر غرض بهبود اوضاع باشد و آن چیزهایی که در ارتباط با مافیای زباله و سود هنگفت این حوزه برای این مافیا شنیده ایم، درست نباشد. پس همانطور که نوشتیم، مساله زباله محدود به مازندران و چهاردانگه و اعتراض و تجمع آنها نیست، این فقط بهانه ای بود برای انبوهی از مسائل ایجاد شده در حوزه مدیریت پسماند که اطلاع از آن کار سختی هم نیست. تهران، مازندران، استان های شاقتصادی، غربی، شرقی و جنوبی، همه با معضل زباله و مدیریت آن درگیر هستند و هنوز به راهکار واحدی برای مواجهه با آن نرسیده اند. زباله ها را بسوزانند، زباله ها را دفن نمایند، زباله ها را بازیافت نمایند و به چرخه فراوری بازگردانند، زباله ها را کمپوست نمایند و در کشاورزی از آن بهره برداری نمایند و زباله ها را به دست بچه ها و افراد زباله گرد تفکیک نمایند و بفروشند و سود ببرند؛ اینها راهکارهایی است که خوب هایش آن طور که باید عملی نشده و بدهایش همین حالا هم خیلی جدی در حال اجراست.
نگاه حقوقی به ماجرای مدیریت پسماند در ایران
بندهای ث، ز و ص قانون برنامه ششم توسعه و قانون جامع مدیریت پسماند مصوب 1383 قوانین مرتبط با مدیریت پسماند در ایران هستند. در قانون جامع مدیریت پسماند از یک سو تعریف جامعی از پسماند عنوان و از سوی دیگر نهادهای مسئول و متولی حوزه پسماند معرفی شدند و براساس آن به مواد جامد، مایع و گاز (غیر از فاضلاب) که مستقیم یا غیرمستقیم محصول فعالیت انسان بوده باشد و از نظر فراوری نماینده زائد باشد، پسماند می گویند که به پنج دسته هم تقسیم می گردد؛ پسماند های عادی (زباله های خانگی و نخاله های ساختمانی)، پزشکی یا بیمارستانی، ویژه (پسماندهایی که به دلیل بالابودن حداقل یکی از موارد خطرناک مثل سمی بودن، بیماری زایی، انفجار و اشتعال، خورندگی و مشابه آن و آن دسته از پسماندهای بیمارستانی، عادی و صنعتی و کشاورزی به مراقبت ویژه نیاز دارند)، کشاورزی (فضولات، لاشه حیوانات، محصولات کشاورزی فاسد و غیرقابل مصرف) و صنعتی (براده ها، سرریزها و لجن های صنعتی و...).
فراوری پسماند در ایران
براساس آمار ارائه شده از سوی نهادهای متولی، در ایران حدود 70درصد پسماندهای فراوری شده تر و 30 درصد مابقی خشک هستند. درست برعکس کشورهای اروپایی که این نسبت در آنها کاملا برعکس است. در ایران روزانه حدود 58هزار تن پسماند عادی، 400 تن پسماند بیمارستانی و 9هزار تن پسماند ویژه صنعتی فراوری می گردد. از 58هزار تن پسماند عادی فراوریی در ایران تنها 20 درصد آن بازیافت می گردد که البته هم آمار آن در استان های مختلف متفاوت است و هم بعضی کارشناسان این عدد را کمتر از اینها می دانند و معتقدند بخشی از آن هم توسط زباله گرد ها صورت می گیرد. 69/7 درصد وزنی پسماندها در کلانشهرهای ایران که حدود 10هزار و 700 تن در روز است، دفن می شوند و مقدار قابل توجهی گاز گلخانه ای فراوری می نمایند. روزانه بیش از 400 میلیون تومان تنها برای جمع آوری و حمل ونقل 50هزار تن زباله شهری و روستایی در کشور هزینه می گردد.
براساس آخرین گزارش ها که مربوط به سال 95 است، میزان پسماندهای عفونی، تیز و برنده و شیمیایی حدود300 تن در روز برآورد شده است.
پسماندهای کشاورزی، صنعتی، ویژه و الکترونیکی و الکتریکی
براساس آمار سازمان حفاظت محیط زیست، سالیانه حدود 170 میلیون تن پسماند کشاورزی در کشور فراوری می گردد. متوسط فراوری پسماند صنعتی جامد هم 32 میلیون تن در سال است. فراوری پسماندهای ویژه براساس آمار سازمان حفاظت محیط زیست در سال 97، چیزی حدود هشت میلیون تن در سال برآورد شده است. مضاف بر اینها، براساس برآورد اجرا شده برای سال 1400 در ارتباط با فراوری پسماندهای الکتریکی و الکترونیکی می توان به جدول زیر اشاره نمود.
جهان مدت هاست مشکل مدیریت پسماند را حل نموده است
بعد از اخبار، اعداد و ارقام و توضیح وضعیت پسماند در کشور، گفت وگو با کارشناسان و فعالان این حوزه می تواند درک بهتری نسبت به جایگاهی که در حوزه مدیریت پسماند داریم و جایگاهی که باید داشته باشیم و اوضاع و احوال سایر کشورها به ما بدهد. بالاخره کشورهای زیادی نیستند که تا اسم زباله و مدیریت پسماند را در شبکه های داخلی آنها جست وجو می کنید، تجمع و اعتراض و نمی توانیم و نمی گردد را پیدا کنیم. محمد درویش، فعال محیط زیست و از مدیران سابق سازمان حفاظت محیط زیست اولین نفری بود که با موضوع مساله پسماندها در کشور با فرهیختگان گفت وگو کرد. درویش با اشاره به جهانی بودن مساله مدیریت پسماند و معضلات ناشی از آن و راه های برون رفت سایر کشورها از این ماجرا گفت: حقیقت این است که همه جهان وقتی به سمت مدرنیته حرکت کردند و جمعیت زیاد شد و شهرها گسترش یافت و انواع و اقسام مواد پلاستیکی و فلزی و شیشه ای وارد مصرف مردم شد و مردم از زندگی روستایی فاصله گرفتند، مساله پسماند به یک بحران تبدیل شد و مدتی حتی در نیویورک این بحران به مرزهای خیلی خطرناکی رسید اما خب بالاخره فهمیدند که باید چه کار نمایند. فهمیدند باید به سمت تفکیک زباله از مبدا حرکت و از این پسماند ها دوباره پول فراوری نمایند. این فعال محیط زیست در نقد راهکارهای مرسوم در ایران ازجمله سوزاندن و دفن کردن زباله ها اظهار داشت: نباید زباله ها را سوزاند و حتی دفن کرد، بلکه باید این زباله ها را تفکیک و به موادی که دوباره قابلیت استفاده داشته باشند، تبدیل کرد. زباله های تر به راحتی می توانند تبدیل به کمپوست شوند و به جای کودهای شیمیایی از اینها برای تقویت خاک کشاورزی استفاده کنیم و زباله های خشک را هم که عبارتند از کارتن و کاغذ و شیشه و فلزات و... به راحتی می توان بازیافت و دوباره در فرآیند فراوری استفاده کرد. درنهایت می ماند فقط بخشی تحت عنوان زباله های خطرناک و زباله های آلوده و بیمارستانی که بیمارستانی ها را باید امحا کرد، یعنی باید با روش های کاملا استاندارد بدون اینکه آلودگی ایجاد کند، سوزاند و زباله های خطرناک مثل باتری ها هم شرکت هایی هستند که می توانند دوباره آنها را فرآوری نمایند، مثل لامپ های فلورسنت و... این در جهان مسبوق به سابقه است و کسی این ثروت را از دست نمی دهد.
امان از مافیا
درویش در پاسخ به این سوال که حالا چرا در ایران این کار را انجام نمی دهند؟ گفت: همواره بهانه شان این است که ما بودجه لازم برای کمپوست و... نداریم، من با مدیرکل دفتر پسماند سازمان شهرداری های وزارت کشور صحبت کردم، ایشان می گفت در کل تاریخ ایجاد این دفتر، یعنی این سی، چهل سال کل بودجه ای که گرفتیم به 160 میلیارد تومان نرسیده است، درصورتی که کل بودجه ای که نیاز است تا ما بتوانیم این مشکل را حل کنیم، تصفیه خانه بزنیم، تفکیک زباله از مبدا ایجاد کنیم و... چیزی حدود 30هزار میلیارد تومان است. در ضمن این فرآیند پول ساز است و همه آن 30هزار میلیارد تومان را می تواند جبران کند. سوال من این است که چرا ما آن 30 هزار میلیارد تومان را نداریم اما به مراتب رقم های بالاتری را برای جبران این خطر هزینه می کنیم. مثلا می گویند الان در استان گیلان چون سفره های زیرزمینی آلوده شده است چاره ای نداریم جز اینکه سد بسازیم، جنگل های بسیاری را تخریب کنیم تا آب با کیفیت برای مردم در رشت، فومن و... فراهم کنیم. برای این طرح ها چیزی حدود هفت، هشت هزار میلیارد تومان هزینه می نمایند، در صورتی که کل مشکل پسماند و زباله و شیرابه گیلان را با یک هشتم تا یک دهم این رقم می گردد حل کرد. دیگر هم لازم نیست این همه جنگل نابود گردد و مردم بیمار شوند و سرطان رشد کند، چون این شیرابه ها درحال ورود به رودخانه ها و تالاب هاست و ما باید این همه خسارت برای درمان بپردازیم. اما چه می توان گفت وقتی نان در مافیای سدسازی، در مافیای درمان است و به همین خاطر سازمان محیط زیست، واحد پسماند و... همواره عقب نگه داشته می شوند.
فراوری برق از زباله واقعی نبود
درویش در ارتباط با وجود یا عدم وجود نمونه درست و ایده آل از مدیریت پسماند در کشور و همچنین ادعاهایی در این حوزه مبنی بر بازیافت و فراوری برق از زباله که در گذشته مطرح شده بود، گفت: مسئولان باید به جای طرح های بی نتیجه و بیخودی طرحی برای تفکیک زباله از مبدا اعلام نمایند. سطل بگذارند با رنگ های مختلف، برنامه های تلویزیونی بسازند و آموزش بدهند، هم هزینه کمتری صرف می گردد و هم برای اقتصاد کشور مفید تر است. مساله فراوری برق از بازیافت زباله ها هم یک دروغ بزرگ بود. یک دستگاه 200 تنی از چین گرفته بودند که هوا را آلوده می کرد و همان موقع سازمان حفاظت محیط زیست استانداردش را به رسمیت نشناخت. سوای این زباله سوز ها به آب زیادی نیاز دارند، اگر کشور ما آب داشت که این همه مشکل نداشتیم، چرا به جای سوزاندن به سراغ تفکیک نمی رویم؟ بهترین کاری که در ایران شده و نمونه پیروز است، کاری است که هایده شیرزادی در کرمانشاه به همراه همسرش انجام می دهد، اما اگر حالا پای درددل او بنشینید، می گوید اگر می دانستم چنین بلایی سرمان می آورند نمی آمدم. به صورت کلی کار پیروز خاصی انجام ندادیم و در بعضی روستاها کارهای خوب و محدودی شده است.
فراوری پسماند تهران از استاندارد جهانی بالاتر است
از تهران تا شمال، از شمال به تهران و سایر استان ها و شهرها برای معضل پسماند فرقی نمی نماید، همه مبتلا هستند و مردم هم ناراضی اند. زهرا صدراعظم نوری، رئیس کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران هم در ارتباط با مساله انباشت زباله در بعضی نقاط پایتخت و مسائل فراوان ناشی از آن به فرهیختگان گفت: در شهر تهران روزانه حدود 5600 تن پسماند فراوریی داریم و تقریبا هر شهروند ایرانی و تهرانی حدودا 900گرم فراوری پسماند دارد که نسبت به استاندارد جهانی زیاد است. این میزان جدا از پسماند فراوریشده در حوزه بهداشتی و بیمارستانی و پسماندهای ویژه ساختمانی مانند خاک و نخاله است که همین موضوع اهمیت بالای مدیریت پسماند و خدمات شهری را نشان می دهد.
18 ماه دیگر معین می گردد باید چه کار کنیم!
این عضو شورای شهر در تشریح اقدامات اجرایی توسط مدیریت شهری گفت: طرح مدیریت جامع پسماند ازجمله مسائلی است که در شورای پنجم به آن توجه شد و لازم بود به جای کار موردی، تجربی و سلیقه ای، با توجه به تجاربی که در جهان به خصوص در شهرهای مشابه وجود دارد، کار علمی و همه جانبه صورت بگیرد. پیرو همین مساله در سال گذشته قرارداد این موضوع منعقد و مشاور این طرح انتخاب شد. کار در این زمینه شروع شده و بخشی از این طرح جلو رفته است، چون پروژه حدودا 18 ماهه است، نتیجه آن در آینده معین می گردد تا متوجه شویم چه اقداماتی باید صورت گیرد. این کار اصلی و اساسی است که در تهران شروع شده و امیدوارم سرانجام سال جاری و اوایل سال آینده قطعی گردد. صدراعظم نوری در ادامه به وجود شفافیت در حوزه مدیریت پسماند پایتخت اشاره نمود و گفت: ما در حال حاضر کل حوزه پسماند در شهر تهران را به وسیله چهار سامانه از نقطه شروع تا نقطه سرانجام کنترل می کنیم و شفاف سازی صورت می گیرد. این چهار سامانه شامل سامانه توزین پسماند (وزن سامانه به طور دقیق محاسبه می گردد)، سامانه پیمانکاران (اطلاعات تعداد و قرارداد پیمانکاران)، سامانه کارگران (تعداد نیروی انسانی به کار گرفته شده در شهر تهران) و سامانه تجهیزات و ماشین آلات است که اطلاعات در آنان بارگذاری شده است. راه اندازی این سامانه از این جهت پیروز بوده است که تصویر دقیقی از مدیریت پسماند و میزان نیروی انسانی و تجهیزات و ماشین آلات استفاده شده و هزینه تخصیص داده شده به این موضوع را نشان می دهد.
نمی توانیم به یکباره دفن زباله در آرادکوه را تعطیل کنیم
این عضو شورا در پاسخ به این سوال که 18 ماه زمان زیادی برای کار پژوهشی است و اجرای آن هم زمان زیادی لازم دارد و تا آن زمان مردم باید با این وضعیت نامناسب بوی نامطبوع زباله ها (شبیه بوی آرادکوه) و... چه نمایند؟ گفت: با نظارتی که انجام می گردد، سعی می گردد کار سریع تر انجام گردد. آرادکوه اکنون به مکانی تبدیل شده که زباله های خانگی در آن دفن می شوند و باقی زباله های ساختمانی در آبعلی دفن می شوند. ما سعی کردیم بر این مساله نظارت داشته باشیم تا اصولی تر کار انجام گردد و کوشش شده زباله های خشک از زباله های تر جداسازی شوند و پیمانکارانی که مسئولیت جمع آوری زباله های خشک و زباله های تر را دارند، از هم تفکیک شده اند و با توجه به اینکه قراردادهای این پیمانکاران هم تغییر نموده است، بسیار مصمم تر هستند که زباله ها با یکدیگر اخلاط نداشته باشد تا بتوانند وزن بیشتری از زباله های خشک داشته باشند که درآمد بیشتری هم برای آنان خواهد داشت. در کنار این موضوع کوشش کردیم در انتخاب پیمانکاران بازنگری داشته باشیم تا بتوانیم پیمانکارانی را که دارای توانایی، تجربه و تجهیزات هستند، انتخاب کنیم و در مناقصات شرکت دهیم تا این مساله مونوپل یک عده و گروه خاصی نباشد و هرکس دارای تجربه و امکانات است بتواند در آن شرکت کند.
آرادکوه یازدهمین دلیل بوی بد آن منطقه از تهران است
نوری ادامه داد: در موضوع آرادکوه هم باید گفت ابتدا درباره شیرابه آن اقداماتی به شیوه های مختلف در حال اجرا است که این مانند گذشته نباشد و در عمق زمین فرو برود و باعث آلودگی منابع خاکی گردد. در بحث بویی که از این منطقه در نزدیکی فرودگاه حضرت امام خمینی (ره) متصاعد می گردد، مطالعه ای اجرا شده که در آن 20 فاکتور را اعلام می نماید و آرادکوه تنها یکی از فاکتورها بود که رتبه یازدهم و دوازدهم آن قرار می گرفت. وجود دامداری های متعدد و فاضلاب هایی که ایجاد می گردد در کنار کارخانه های لبنی و فراوری فاضلاب های آنها ازجمله فاکتورهای موثر این موضوع هستند، بنابراین این گونه نیست که بگوییم تنها آرادکوه در این مساله تاثیرگذار است. در ضمن شرایط شهر تهران و زباله ای که در آن فراوری می گردد، به گونه ای نیست که ما یک دفعه تصمیم بگیریم که از این به بعد دیگر در آرادکوه زباله دفن نگردد و فعل و انفعالات در این مکان صورت نگیرد.
مصرف کمپوست های فراوریی آراد کوه در کمربند سبز تهران
نوری در سرانجام ضمن تاکید بر فرهنگ سازی برای تفکیک زباله ها از مبدا اظهار داشت: مهم ترین کار این است که با فرهنگ سازی باید کوشش کنیم میزان فراوری زباله کمتر گردد و شهروندان تهرانی باید با درست مصرف کردن و با فرهنگ سازی مناسب و فراوری کمتر زباله، آنان را از هم تفکیک نمایند. زباله های خشک همچون پلاستیک، شیشه و کاغذ می توانند به چرخه مصرف برگردند و مورد استفاده قرار بگیرند. در کنار اینکه در زباله های تر اگر صرفا مواد مصرفی باشد، می تواند به خوبی به کمپوست تبدیل شده و مجددا مورد استفاده قرار گیرد. اکنون در آرادکوه بخش عمده ای از زباله های تر به کمپوست تبدیل می شوند و در فضاهای سبز، پارک های جنگلی و کمربندهای سبز در تهران مورد استفاده قرار می گیرند.
اراده ای برای اجرای قانون پسماند نیست
محمد حقانی عضو سابق شورای شهر تهران درباره نحوه اجرای قانون پسماند به فرهیختگان گفت: نحوه برخورد با معضل پسماند در شمال کشور با تهران متفاوت است؛ چراکه شمال کشور منطقه ای مرطوب و شرجی و پرباران و تهران منطقه ای نیمه خشک است، اما عدم اجرای قانون پسماند و آیین نامه اجرایی که از سال 83 تاکنون معطل مانده را می توان وجه اشتراک همه مناطق کشور در معضل پسماند دانست. کمتر شهرستان، شهر و کلانشهری عزم و اراده ای برای اجرای این قانون داشت و تا جایی که من اطلاع دارم این مساله تنها در کرمانشاه به حد مطلوب و تا حدی هم در اصفهان اجرایی و در باقی شهرها همچون تهران و شهرهای شاقتصادی کمتر اجرا شده است. در قانون جامع مدیریت پسماند بر مشارکت مردم تاکید شده است که در این اصل بیشتر به این مساله توجه می گردد که اصل تفکیک زباله از مبدا باید صورت بگیرد. پیش از دهه 80 مخازن زباله را جمع آوری نموده و اعلام می کردیم مردم زباله های خود را ساعت 9 شب بیرون بگذارند. اکنون حداقل 80 تا 90 هزار مخزن زباله در شهر تهران داریم که هزینه بالایی را به مدیریت شهری تحمیل می نمایند. اکثریت مردم از این مخازن زباله با توجه به اثرات سوء زیست محیطی که دارند در کنار بوی بدی که در طول روز از آنان به خصوص در بهار و تابستان متصاعد می گردد، ناراضی هستند. این مخازن در اوایل دهه هشتاد یعنی حدود سال 84 تا 85 تعبیه شد و سطل های کوچکی که در پیاده روها برای رهگذران گذاشته شده بود، حذف شد. این عضو سابق شورای شهر تهران به تشریح انواع پسماند پرداخت و تاکید نمود: پسماند خانگی و اداری اصل قضیه موردبحث ماست و ما هر روز 6 تا 7 هزار تن زباله در شهر تهران فراوری می کنیم. کمترین اقدام ما در حوزه مدیریت پسماند می تواند آموزش باشد، به این شیوه که پسماندهای خشک و تر را به صورت تفکیک شده از مردم تحویل بگیریم. این آموزش باید محله به محله و از در خانه ها انجام گردد. شورایاری ها، مدارس و مکان های فرهنگی و آموزشی می توانند نقش بسیاری در این مساله ایفا نمایند. من با اتکا به تجربه 50 ساله در مدیریت شهری می گویم که این آموزش بسیار سازنده و قابل اجراست.
فقط 3 تا 4 درصد زباله ها تفکیک می شوند
حقانی در ادامه با انتقاد از آمارهایی که از سوی بعضی مسئولان در ارتباط با میزان تفکیک زباله اعلام می گردد، گفت: آمار و ارقامی که مسئولان شهرداری اعلام می نمایند، واقعا به دور از واقعیت است که 14 یا 15 درصد زباله ها تفکیک می گردد. در دورانی که من در شورای شهر بودم، مدیریت شهری وقت اعلام می کرد این مساله تا 19 درصد محقق شده است، درحالی که چنین چیزی نیست و بیش از سه تا چهار درصد زباله ها تفکیک نمی شوند. آنچه حضرات آمار می دهند معمولا زباله هایی است که توسط کارگران ایرانی، بچه ها و کارگران خارجی از مخازن زباله به طور بسیار خطرناک و غیربهداشتی تفکیک و جداسازی می گردد. شما اکثرا دیده اید که بچه ها یا کارگران تا کمر در سطل های زباله خم می شوند، کیسه ها را پاره نموده و زباله ها را مانند مقوا، پلاستیک به عنوان پسماند خشک جدا می نمایند که این با اصول و قانون پسماند همخوانی ندارد. اگر ما تفکیک از مبدا را اجرایی و آن را به بخش خصوصی واگذاری کنیم، مخازن زباله را جمع آوری و زباله ها را به صورت تفکیک شده از مردم دریافت کنیم و با گذاشتن مشوق ها همه آحاد مردم را در این کار سهیم کنیم و به آنان انگیزه بدهیم، می توانیم مسائل را حل کنیم. این عضو سابق شورای شهر با نقد سوزاندن و دفن کردن زباله ها گفت: من مطلقا با زباله سوزی موافق نیستم و مزارع ما نیاز به کود کمپوست سالم دارند و ما از بخش زباله های خیس یا تر می توانیم این مساله را فراوری کنیم. زمین های زراعی به لحاظ فیزیکی و شیمیایی نیاز به این مساله دارند که در این صورت می توانیم زباله ها را به چرخه فراوری برگردانیم. زباله های خشک و تر در این مساله می توانند مفید باشند، پس چرا ما باید این زباله ها را بسوزانیم؟ چه توجیه اقتصادی ای در کشورمان برای این مساله داشته ایم؟ اکثرا زمین های کشاورزی کشورهای خارجی نیازی به کود کمپوست ندارد اما کشور و خاک ما شرایط متفاوتی دارد که این مساله می تواند به آنان یاری کند. بنابراین ما باید با تفکیک زباله این مواد را به چرخه فراوری برگردانیم. من با توجه به شرایط اقلیمی کشور با سوزاندن و دفن کردن موافق نیستم و کارشناسان هم بر این مساله صحه می گذارند. این عضو سابق شورای شهر تهران در ادامه تاکید نمود: تفاوتی که مدیریت پسماند تهران با شهرهای شاقتصادی دارد در این است که به دلیل تفاوت موقعیت جغرافیایی شهرهای شاقتصادی که از بارندگی زیاد و بالابودن سفره های آب زیرزمینی برخوردار هستند، اگر زباله ای را که دارای شیرابه است، دفن نمایند، این شیرابه وارد خاک و سفره های آب زیرزمینی می گردد و آنان را تا شعاع زیادی آلوده می نماید. اتفاقی که در جنوب تهران هم می افتد. این قضیه در شمال بسیار خطرناک است. اکنون که از مافیای زباله حرف می زنند، واقعا یک مافیا هم وجود دارد و آنان می توانند از این مساله درآمدزایی داشته باشند و پیش بینی من این است در تهران حداقل در سال یک هزار میلیارد تومان گردش اقتصادی در زباله وجود دارد. ما اکثرا به دنبال کارهای سخت افزاری هستیم و متاسفانه به کارهای نرم افزاری و آموزش در این حوزه توجهی نمی گردد. در شمال به سادگی می توانند با خشک کردن زباله ها حتی توسط شهرداری ها شیرابه را از بین ببرند و معضل بزرگی را که سال هاست مردم این منطقه را دچار مشکل نموده است حل کنیم.
منبع: خبرگزاری دانشجوkurdeblog.ir: مجله سرگرمی و گردشگری