اتفاق عجیبی که برای بهاره افشاری رخ داد

به گزارش شیوا مارکت، بهاره افشاری، بازیگر نمایش احتمالات می گوید پیوستنش به تمرینات اثر تازه علی شمس و تماشا آن حجم از تسلط بر بدن و بیان و به گفته او شور و دیوانگی دیگر بازیگران موجب شد از خود بپرسد به عنوان یک بازیگر در این سال ها با خود چه نموده است؟!

اتفاق عجیبی که برای بهاره افشاری رخ داد

به گزارش خبرآنلاین، مصاحبه با افشاری با فرایند پیوستنش به احتمالات به عنوان چهارمین تجربه تئاتری اش و آن چه در طول تمرینات بر او گذشت آغاز شد، با آن چه او تجربه زیست تئاتری به واسطه احتمالات نامیدش ادامه پیدا کرد و با احتمال ساخت مستندی برای تبدیل دچار و سریک به یک سه گانه به انتها رسید.

ماجرایی که با پیشنهاد بازی در نقش آقامحمدخان قاجار آغاز شد

بهاره افشاری، در شرح این که فرایند انتخاب شدنش برای بازی در نمایش احتمالات چگونه بود، می گوید: من و علی شمس پیش از این کار مشترکی با هم انجام داده بودیم؛ مستندی که من ساختم و سریک نام داشت و علی نویسنده آن بود.

او ادامه می دهد: یک سال پیش از آغاز تمرین نمایش احتمالات، سال 1397، روزی، علی شمس، کاملا اتفاقی به من گفت قرار است نقش آقامحمدخان قاجار را بازی کنی و من هم فکر کردم شوخی بامزه ای است و گفتم بازی می کنم. این ماجرا مسکوت ماند و یک سال گذشت که علی به من زنگ زد و گفت بیا، می خواهیم تمرین را آغاز کنیم! و وارد فرایند روخوانی و تمرین شدیم.

هیچ بازیگری، حتی سوپراستار، عامل فروش هیچ کاری نیست

افشاری در پاسخ به این سوال که آیا با این حرف موافق است که انتخاب شدنش برای بازی در احتمالات در گام نخست به دلیل چهره شناخته شده بودن و تاثیرش بر مقدار فروش کار بوده است یا خیر، می گوید: من فکر می کنم این گونه نیست. درواقع برخلاف شما، فکر می کنم امروز، بازیگرانی بالاتر از ما، در درجاتی عالی تر، وقتی روی صحنه یا جلوی دوربینِ کاری می فرایند که کار خوبی نیست، باز هم آن کار دیده نمی گردد. من به عنوان یک بازیگر قاطعانه می گویم و پایش هم می ایستم که در سینما، تئاتر و شبکه نمایش خانگی، بازیگر، حتی بازیگر سوپراستار به هیچ عنوان، عامل فروش و دیده شدن کار نیست. ممکن است در حد دو روز، سه روز و... موجب ایجاد فضایی تبلیغاتی حول آن کار گردد، اما نه بیشتر و اگر آن کار به لحاظ کیفی در جای درستی نباشد، تو، نمی توانی باعث فروش آن و دیده شدنش شوی. من معتقدم در ایران، چندین سال است که هیچ بازیگری دیگر به تنهایی این قدرت را ندارد که کاری را نجات دهد.

بهاره افشاری در صحنه ای از نمایش احتمالات

افشاری با بیان این که این شوخی بزرگی است که بگوییم اگر امروز سایت فروش بلیت را باز کردیم و به فاصله 24 ساعت، بلیت چهار روزِ دو اجرایی تمام شد به خاطر من! یا این یا آن! بوده است، ادامه می دهد: نه! اصلا این گونه نیست. بحث من هم اصلا در خصوص کار علی شمس نیست و این به نظرم در خصوص هر کاری صادق است.

او با اشاره به این که واقعیت این است که بازیگران به خاطر جایگاه خودشان ممکن است در این حد شفاف، مانند من، در خصوص این موضوع صحبت ننمایند و بگویند ما بازیگریم و به خاطر ماست که تماشاگر می آید می افزاید: اما من سعی می کنم این توهم را نداشته باشم. من معتقدم هرگز بازیگر عامل فروش نیست. اگر در جای درستی قرار بگیرد می تواند به بهتر دیده شدن آن کار یاری کند، اما نمی تواند به تنهایی عامل فروشش باشد یا سطح کیفی کار را بالا ببرد در حالی که کلیت کار اشتباه است.

به عنوان یک بازیگر با خودم چه نموده ام؟!

از بهاره افشاری می پرسیم با توجه به درخشش امروزش روی صحنه نمایش احتمالات، در طول تمرین چه گذشت و این فرایند چگونه طی شد و او می گوید: گمان می کردم این حرف ها را چندین سال دیگر، وقتی راستای که سه، چهار سال است دنبال می کنم، به ثمر نشست بگویم، اما خوشحالم که تجربه حضور در احتمالات آن قدر قوی بوده است که امروز می توانم در خصوص این موضوع صحبت کنم.

او ادامه می دهد: روز اولی که به تمرین احتمالات پیوستم، این را کاملا صادقانه می گویم، وقتی پا به پلاتو گذاشتم با حجمی از انرژی روبرو شدم که ترسیدم و کوشش کردم انصراف دهم، اما میل قلبی ام به تغییر، اجازه این کار را به من نداد.

افشاری با اشاره به این که من با موقعیتی روبرو شدم که موجب شد از خودم بپرسم در این سال ها چه نموده ام؟!، شرح می دهد: من با تسلط عجیبی بر بدن و شور و دیوانگی غریبی روبرو شدم.

او می افزاید: از علی شمس خواهش کردم در روز های نخست تمرین حضور کم رنگ تری داشته باشم و بچه ها را ببینم و وقتی نگاه می کردم هر روز با چیزی روبرو می شدم که موجب می شد از خود بپرسم در این سال ها به عنوان یک بازیگر با خودم چه نموده ام؟! و این در حالی بود که من همواره ورزش می کردم، همواره سعی می کردم بر بدن و بیانم مسلط باشم، اما باز با چیزی روبرو شدم که در مقابلش بسیار کم بودم و باید کوشش بسیاری می کردم تا خودم را به سطح این گروه برسانم و این بسیار ترسناک بود.

افشاری شرح می دهد: امروز بازی مرا روی صحنه نگاه می کنید و لبخند رضایت می زنید، اما آن روز برای منی که به قول شما اسمی داشتم و وارد جمعی شده بودم، همه چیز خیلی ترسناک بود و من فقط باید کوشش می کردم اولا به آن سطح برسم و ثانیا آن سطح را رد کنم تا به چیزی برسم که علی شمس به عنوان کارگردان کار از من می خواست و ترسناک تر این بود که کارگردانِ کار، رفیق صمیمی من بود و اصلا با من شوخی نداشت و من ممکن بود در فرایند تمرین، این رفاقت را از دست بدهم. پس وارد چالشی شدم که برایم بسیار بزرگ تر از حجم ذهنم بود.

یک سالِ تمام، خودم را از تصویر گرفتم

بازیگرِ روزگار قریبِ کیانوش عیاری در شرح آن چه در طول تمرین نمایش احتمالات بر او گذشت، می افزاید: در نتیجه شش، هفت ماه اول این طور بود که بروم و بیایم، تمرین کنم، کوشش کنم آن تایم باشم و هیچ چیزی را از دست ندهم، چون می دانستم یک جلسه عقب ماندن از تمرین های این نمایش، برابر با از دست دادن مجموعه ای از اتفاقات است. مدتی که گذشت یک روز با خود فکر کردم و گفتم باید از الان تا روز اجرا زیستت را تئاتری کنی. در نتیجه اولین کاری که کردم این بود که یک سال تمام خودم را به طور کامل از تصویر گرفتم و هیچ کاری را قبول نکردم. این فرایند، برای من، فرایند ای به شدت مجذوب نماینده و مانند این بود که یک سال در جایی، در دانشگاهی در کشوری دیگر در حال تحصیل و زندگی به سبک و سیاقی دیگر بوده ام که تا پیش از آن تجربه اش ننموده بودم.

حرف زدن من از در مضیقه مالی بودن، در این شرایط، نادرست است

او با اشاره به این که اکنون حتی کوچکترین اشاره انگشت دست من و دیگر بازیگران، حتی پلک زدن مان و هر چیز دیگری که روی صحنه می بینید فکر شده است و هیچ حرکتی روی صحنه نیست که بداهه باشد در پاسخ به این سوال که آیا یک سال قبول نکردن هیچ پیشنهاد کار تصویری موجب به مضیقه افتادنش از لحاظ مالی شد یا خیر، می گوید: شاید امروز، با توجه به آن چه بر فضای مالی کشور حاکم است، حرف زدن من راجع به این که فشار مالی تحمل نموده ام ناروا باشد. حتما که به مقدار خودم، این شیوه از زندگی برایم سخت و متفاوت با مدلی بود که همواره زندگی می کردم، ولی در ازایش چیز بزرگتری به دست آوردم. تاکید می کنم که سخت گذشت، اما امروز نمی توانم با توجه به آن چه در جامعه می بینم، بگویم که تحت فشار مالی بوده ام و گفتن این حرف را در قیاس با آن چه در جامعه و برای دیگر شهفرایندان رخ می دهد ناصواب می دانم.

دچار، سریک و قضاوت کردن های ما قسمت سوم دارد؟

بهاره افشاری که سابقه ساخت دو مستند با موضوع قضاوت؛ دچار و سریک را در کارنامه کاری دارد در پاسخ به این سوال که آیا تصمیمی بر ادامه این راستا دارد و آثارش به سه گانه تبدیل خواهند شد یا خیر، می گوید: قبل از سریک، مستندی ساخته بودم که دچار نام داشت و احتمالا آن را دیده اید و در خصوص قضاوت بود. من این کار را کردم تا یک سری آدم های شناخته شده در هر حرفه ای از جمله آقای مهران مدیری، آقای شمس لنگرودی، خانم آیدا سرکیسیان و خیلی آدم های دیگر در خصوص قضاوت شدن و تاثیر این قضاوت بر زندگی شان صحبت نمایند و آن پروژه را بسیار دوست داشتم.

او ادامه می دهد: بعد از آن به سراغ سریک رفتم. در حالی که دوست داشتم ادامه کار در خصوص فردی شناخته شده که اجازه کار نداشت، باشد، اما این اجازه به من داده نشد و در نتیجه به سراغ قهرمان کُشی رفتم و این که ما بسیار آسان، قهرمان های مان را می کشیم و از آن ها عبور می کنیم، بی آن که به آن ها اجازه حرف زدن بدهیم. این اتفاق در سریک افتاد و در واقع بخش دومِ سه گانه ای شد که قسمت سومش را هم نزدیک به دو سال پیش نوشته ام، ولی هنوز جسارت ساختنش را پیدا ننموده ام.

او در انتها می گوید: احتمال ساخته شدن قسمت سوم این سه گانه که در خصوص سوپراستاری است که قضاوت، زندگی اش را به طور کامل مکوششی می نماید و زندگی جمعی اطرافیانش را هم نابود می سازد، بسیار است، اما دیگر فکر نمی کنم بعد از آن مستندی بسازم.

منبع: فرارو
انتشار: 23 فروردین 1401 بروزرسانی: 23 فروردین 1401 گردآورنده: shivamarket.ir شناسه مطلب: 29830

به "اتفاق عجیبی که برای بهاره افشاری رخ داد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اتفاق عجیبی که برای بهاره افشاری رخ داد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید