سوسیالیسم برای ثروتمندان، کاپیتالیسم برای بقیه مردم
به گزارش شیوا مارکت، دونالد ترامپ در سه سال نخست زمامداری اش در امریکا با کسر بودجه ای روبرو شد که نظایر آن فقط در جریان بحران های عظیم مالی و یا جنگ های دنیای مشاهده شده است. او حتی این بهانه را نداشت که کرونا سبب ساز این نقصان شده است زیرا در آن موقع هنوز این بیماری مهلک راه خود را به دنیا نگشوده بود.
ولی امروز که جو بایدن جانشین ترامپ تمرکز خود را روی چیدن بال های کرونا گذاشته، او و سایر دموکرات ها می پرسند با کسر بودجه ای از این دست و بسط اجباری آن به ایام فعلی چگونه می توان به مالی پویاتر و اجرای اهداف اجتماعی و سیاسی نایل آمد. بر اثر جولان کووید19 اضافه بر مرگ و میرهای گسترده، شمار زیادی از امریکایی ها شغل و درآمد خود را هم از دست داده و حتی صنایع سنگین و کارخانه های فراوری انبوه به حالت نیمه تعطیلی درآمده اند. اگر بایدن این واحدهای کارگری را تا حدی احیا کند و مهاری نصف و نیمه هم بر کرونا بزند، اولین و مهم ترین سؤال پیش روی او در اواسط و اواخر 2021 احیای صنایع و تجارت هایی خواهد بود که تأثیرات منفی کرونا در 14 ماه اخیر چیز زیادی از آنها باقی نگذاشته است.
تردیدهای اساسی
دموکرات ها مدعی اند بسیار بهتر از جمهوریخواهان می توانند کرونا را کم تأثیر سازند اما در اینکه بتوانند در ترمیم صنایع بیمار امریکا همان قدر پیروز باشند، تردید اساسی وجود دارد. واقعیت امر این است که بر اثر سیاست های ترامپ و اسلاف وی جامعه امریکا از ثروتمندانی شکل گرفته که هر روز می توانند بر سرمایه های خود بیفزایند و همچنین از مردم متوسط و کمی مرفه که هرچه می کوشند راهی به چرخه های زندگی پررونق کاپیتالیست ها بیابند، آن را پیدا نمی نمایند. اینک با کشوری روبه رو هستیم که 10 درصد از مردم آنچنان ثروتمند هستند که 80 درصد از اوراق بهادار و سایر ثروت های شخصی امریکا را در اختیار خویش دارند و هر سال هم بر حجم آن افزوده اند ولی طبقه متوسط چنان به زندگی های روزمره و معمولی خود تکیه دارند که هر معامله کوچک شان نیز لزوماً چیز زیادی را بر دارایی اندک شان نمی افزاید. شاید در بازار آزاد و عرصه های تجاری متعدد آن با هر میزان ریسک پذیری بتوانید به سطحی بالا برسید اما اینها فقط ظاهر امر است زیرا سرمایه گذاری های آنان به سبب گستره کوچک آن و نداشتن پشتوانه هایی که فقط در کارخانه های بزرگ می توان آن را یافت، معمولاً راه به جایی نمی برد و شبیه به کارهای کم ثمری است که از تاجران سوسیالیست در شرق اروپا سرمی زد و بیشتر یک دلخوشی و دکور بود تا کاری که ویرانه ها را آباد کند.
ارقام عجیبی که همچنان بالا می فرایند
بایدن باید این ابهام و سؤال بزرگ را هم ریشه یابی و پاسخگویی کند که چگونه و چرا در هنگامه تأثیرگذاری بزرگ کرونا بر مردم و مشخصه های مالی امریکا، بهای اوراق بهادار و معاهده های تجاری کلان همچنان در حال بالا رفتن است.بعضی می گویند این گونه اوجگیری ها و گران شدن ها و رونق ها فقط ظاهری است و به مثابه فیل هوا کردن است که طبعاً آخر و عاقبتی جز سقوط و ویرانی ندارد. ولی روچیرو شارما، کارشناس ارشد مالی شرکت مورگان استنلی در دومین ماه از سال 2021 می گوید: اینکه پول ها با حجمی فراوان صرف سرمایه گذاری در حرفه هایی شدند که به خودی خود خاموش اند، یک کار ریسکی و بسیار نامطمئن است. شما می توانید پول هایتان را بسیار آسان به حساب شرکت ها و صنایعی بریزید که پیشتر پررونق بوده اند اما چون اینک زمانه بی ثباتی ها است، محتمل است این معامله به ظاهر مطمئن فرجام بسیار تلخی داشته باشد و نه تنها پول اضافه ای را به شما پس ندهد، بلکه اصل پولتان را هم به هدر بدهد. از نظر کارشناسان این گونه شرکت ها و صنایع فقط در ظاهر شرایط مطمئنی دارند و از درون پوک شده اند و پیش از آنکه متوجه شوید، محل سرمایه گذاری تان به یکی از کمپانی های راکد مانده امریکا اضافه گردد.
اشتباه بزرگ ترامپ
دولت ترامپ در سال های قبل از کرونا به بسیاری از شرکت های خصوصی علاقه مند به سرمایه گذاری در فعالیت های دولتی وام داد و این در دوره ای بود که اقتصاد امریکا واقعاً دوران خوبی را پشت سر می گذاشت و نرخ بیکاری کاهش یافته و تخصص ترامپ در مسائل تجاری و شغل زایی جوانان بسیاری را به صحنه های تجاری وارد نموده بود. مشکل ترامپ نه رها کردن فرایند های این فرآیند بلکه کوچک انگاشتن کووید19 و داشتن این باور نادرست بود که هرچقدر هم که قربانیان این بیماری زیاد شوند، بر صنایع رونق گرفته در دوره او تأثیر منفی چندانی نخواهند داشت. وزارت اقتصاد امریکا حتی در به راه اندازی استارتاپ ها و یاری به کمپانی های نیمه تعطیلی که می خواستند از یاری های دولتی برای احیای خویش بهره گیرند، پیروز عمل می کرد اما هرچه از عمر نفوذ کرونا بیشتر گذشت و آسیب ها فزون تر شد، یاری به این گونه شرکت ها و رونق استارتاپ ها هم کاهش یافت تا امریکا به بن بست فعلی رسید، جایی که شمار شرکت های فعال و پیروز در امور مالی در امریکا به نصف ارقام چهار سال پیش رسیده است و شرکت های تعطیل نشده هم حیاتی صوری دارند و خدمه خود را گاه تا یک چهارم گذشته کاهش داده اند.
با مونوپولی شدن کاری از پیش نمی رود
در تضاد با ایده های شارما شاید بعضی کمپانی ها و صنایع بزرگ امریکا هنوز هم بارور و شکوفا باشند اما این ابتدا به سبب کمبود رقابت بین شرکت ها و تعطیلی و ورشکست شدن بسیاری از آنها است و یک اقتصاد سالم محتاج رقابت بین شرکت ها و کارگاه های متعدد است و نه با مونوپولی شدن چند کارخانه و صنایع خاص و دومی فقط یک شکوفایی صوری تلقی می گردد.
امروز اقتصاد پیروز چین و بازارهای پررونق مالزی، سنگاپورو حتی تایوان محصول رقابت نزدیک فراوریی ها و کارخانه هایی در این کشورها است که به فراوری انبوه وسایل خانگی و صنایع سبک مشغول اند و اگر قرار بود مثل امریکا به صنایع و کارخانه های کم شماری متکی باشند که بر اثر تعطیلی سایر کمپانی ها اوج گرفته اند، رونقی برایشان متصور نبود و این گونه امریکا را در منگنه فشار خود قرار نداده و ترامپ و بایدن را به اتخاذ سیاست های ضد چینی در صحنه های مالی وادار ننموده بودند. هنر شرق آسیایی ها تمرکز درست روی نقاط قوت شان و فراوری انبوه وسایل و متاع هایی است که با کرونا و بی کرونا در سطح دنیا پول سازند و لباس های شیک و ضروریات خانه و مواد شوینده و نرم افزارهای الکترونیکی چیزهایی است که مارک های چینی، تایوانی و تایلندی آنها در بازارهای امریکا بسیار ارزان تر و البته بهتر از مشابه های امریکایی آن است و به همین سبب در فضای کابوس آمیز کرونایی فعلی امریکا بیشتر و بهتر از هر چیزی به فروش می فرایند.
شبیه سازی های غیر ممکن
کارشناسان مالی دولت بایدن مدعی اند می توانند یک شبیه سازی پیروز از روی سیستم های کاری شرق آسیایی ها صورت بدهند و بازار عرضه و تقاضای امریکا را از استیلای شرق آسیایی ها رها سازند اما مسأله این است که صنایع سنگین زمین خورده در امریکا، کسر بودجه های به ارث رسیده از دوران سیاه ترامپ و البته اختصاص یافتن بیشتر سرمایه های دولتی به امر مهار کرونا اجرای پیروزیت آمیز اهداف تیم مالی رئیس جمهوری جدید امریکا را بسیار سخت و نزدیک به غیر ممکن نموده است.
* منبع: New York Times
منبع: ایران آنلاینسبزوار: سبزوار: با مجله خبری تحلیلی سبزوار بروز باشید